دست مرا بگیر

در دل نمانده صبر و قرار و توان بیا

داروی ِدرد عاشق بی خانمان بیا

از باغ رفته ای و به خاکم نشانده ای

برگرد، دور از نظرِ باغبان بیا

یاس سفید، منتظرم تا ببینمت

دیگر مگو چنین شد و یا آن چنان بیا

در شهر خود غریبم و بی نام و بی نشان

داری اگر نشانی ِاین بی نشان بیا

دست مرا بگیر که از دست رفته ام

چشمم به راه تُست بیا ناگهان بیا

ترسم که بر ملا شود این عشق آتشین

عشقی که داشتیم ز مردم نهان بیا

بگذاشتم من آدم و عالم به خاکیان

بار سفر چو بستم ازین خاکدان بیا

دارد (رها) امید به دیدار واپسین

دیگر نه الفتی به زمین و زمان بیا

علی میرزائی(رها)  


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Mary ششم ابتدایی فروشگاه اینترنتی تم پرس خريد سيم کارت جلوه ی بهاران رزین کاتیونی و آنیونی کارفنهوری Luke مشغـولِ خـــودم Adam